آی آدمها که در ساحل نشسته اید.....

از خاموشیم کار رسیده است به جان/فریاد,که خاموشی مرا خواهد کشت...

چه حالی میده که فقط سه تا امتحانت مونده.....

امروز وقتی رسده بودم به سر چهار راه خونه مون

خیلی شنگول بودم....به قول معروف سرشار از شور جوانی

همین جور که میرفتم یه آهنگ با صدای وحشتناک گیتار برقی تو ذهنم تکرار میشد

your eyes are fixed/your smile is alastice

you give me roses but they`re made of plastic

بعد داشتم به این فکر میکردم که بیام یه پست قروقاط بزارم با اقتباس*از امتحان شیمی

دیگه داشتم میرسیدم به خونه که.....

دیدم پیرزنه نشسته رو زمین

به نظر نمیرسید گدا باشه

وقتی رسیدم کنارش دیدم یه شیشه شربت شکسته .....یه تعداد قرص

وااااای خدا!زمین خورده بود.......هیچ کس هم نگاهش نمیکرد.......

به قیافه اش نگاه کردم

پیر بود....بینهایت پیر....با کبودیایی رو صورتش

به این فکر کردم که یه روز منم این طور میشم

پیر و فرتوت مثل یه کاج کهنسال....

پوکیدگی استخوان.....تحلیل قد ....کمرخمیده....

اون روز اگه من اینطور بخورم زمین کسی هست که بلندم کنه؟

همسرم کجاست؟شاید مرده باشه

بچه هام چی؟.....حتما سرکارن

مثل این پیرزنه........هیچکدومشون حواسشون به مادر پیرشون نیست.....

بدون این که یه لحظه دیگه فکر کنم دستمو دراز کردم به سمتش......

*این کلمه با اقتباس از رو تازه یاد گرفتم



نظرات شما عزیزان:

hanie
ساعت10:43---25 خرداد 1390
cheghad ghamnak.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 21 خرداد 1390برچسب:دوست داشتنی!,ساعت 13:2 توسط nastaran|


آخرين مطالب
» تمام!
» let some body love u
» تاریکی
» شبیه شده ام
» when I was young
» نفر بغل دستی!
» نظریه میدهیم!
» شکمو!
» thanking god
» شلوغ!
» me...
» خوشحال!
» نام دیگر من
» بی ربط!
» life
» قیصر
» so close,no matter how far
» from deep inside
» وقتی نظراتت دوستت غیر فعاله!
» در چنته ی من جز به ندانستن نیست

Design By : Pichak